دنیای پیچیده یک دختر❤P5
خودم میدونم که چقدر دیر به دیر پارت میدم
پس برای اینکه بعد از یک هفته پارت دادم یک رمان تک پارتی امروز مینوسم
پس برو ادامه مطلب که اتفاق های هیجان انگیزی در راهه
ایریس
جیم جیم بیا یک نقشه کشیدم برای مرینت نقشه اینجوریه که ما ادرین رو می بریم توی دستشویی وقتی کسی نیست و بهش میگیم که باید شب تولد ۱۶ سالگی مرینت توی تولد از من وسط جمع خواستگاری کنه و اگر نکنه ما مرینت رو میکشیم
جیم
خب الان نقش من چیه
ایریس
تو باید ادرین رو به سمت دستشویی بیاری و من هم تو دستشویی با ادرین حرف میزنم
فردای آن روز
جیم
ادرین یک دقیقه بیا تو دستشویی باهات حرف خصوصی دارم
ادرین رفت تو دستشویی و ایریس باهاش حرف زد
ایریس
خب ادرین جون فکر میکنی من کی هستم؟ بله،کسی که فکرشو نمیکردی لایلا
ادرین بلند جیغ زد و گفت که لایلا ولی لایلا جلوی دهنشو گرفت
ایریس
ساکت باش اگه منو لو بدی مرینت جونتو میکشم حالا تو باید چکار کنی که مرینت جونتو نکشم و بعد نقشه رو برای ادرین تعریف کرد
ادرین
باشه من هر کاری که بگی میکنم فقط مرینت رو نکش
چند ماه بعد
الیا
بچه ها بیان برای تولد مرینت تالار بگیرم و سوپرایزش کنیم
همه
فکر خوبیه الیا
راوی
الیا یک تالار گرفت و با کمک دوستانش تالار را اماده کرد و شب تولد مرینت به مرینت گفت که یک لباس قشنگ بپوشد تا او را به تالار ببرد پس او به دروغ به مرینت گفت مرینت یک لباس قشنگ بپوش تا برای شب تولدت ببرمت رستوران الیا مرینت را به سمت تالار برد و نزدیک های تالار چشم های او را بست وقتی الیا و مرینت به تالار رسیدند همه ی دوستان مرینت و ادرین و ایریس او را سوپرایز کردند نوبت دادن کادوها شد همه کادویشان را دادند و در اخر که نوبت ادرین و ایریس بود...
ایریس
ادرین حالا وقتشه دو تایی میریم روی سن وتو حلقه ای که خریدی رو جلوی من میگیری
راوی
ادرین و ایریس روی سن رفتند ادرین حلقه را در اورد و جلوی لایلا گرفت و گفت دوستت دارم عشق اول و اخر من
مرینت گریه کرد و بلند به ادرین گفت فکر نمیکردم همچین ادمی باشی
دوستان مرینت به او دلداری دادند و همه با ادرین قهر کردند حتی نینو
دیگر هیچ کس به ادرین سلام هم نمیکرد و توی مدرسه او مجبور بود که با ایریس قدم بزند
یکبار الیا از ادرین سئوال کرد که....
بچه ها این پارت هم تموم شد
از این به بعد سعی میکنم زودتر پارت بدم
قسم میخورم که این پست را لایک بکنم و کامنت بزارم
خدافظ